تهرانشناسی
وباردیگر وطنی که نمیشناسیم.....
از ریشه تا همیشه، از طهران تا تهران
سال ها پیش زمانیکه هنوز در حرفه روزنامه نگاری سینما مشغول فعالیت بودم در روز افتتاحیه نمایشگاه عکسهای استاد ناصر تقوایی فیلمساز جمله ای از سوی ایشان گفته شد که تلنگری بود بر آغاز یک ماجرا، اولین درس گردشگری را از خالق کشتی آنجلیکا، ای ایران، دایی جان ناپلئون فرا گرفتم، "هر ایرانی ابتدا باید کشور خود را بشناسد و تاریخ و دیدنی های آن را رصد کند و بعد سودای سفر به خارج از مرز داشته باشد" جمله ای با این مضمون که البته بعدها به فراست دریافتم ابتدا باید شهرم و زادگاهم را بشناسم وبعد...
سال ها گذشت وقتی به ناچار از سینما به دنیای گردشگری کوچ کردم و اسیر راه و جاده ها شدم و سفر چاره زندگی ام شد این نگاه دستمایه ای گردید برای پایان نامه کارشناسی ارشدم " تهران شناسی و شناخت ظرفیت های گردشگری شهر تهران."
و این گامی است خرد برای گشتن در تاریخ و جغرافیائی این سرزمین، برای رصد کردن ریشهها و داشتههای یک ملت، قدمی در راه یافتن کلید بازیابی هویت مردمان این سرزمین و مقصدش رسیدن به جائیست که از سر دانائی لااقل آنچه خود داریم زبیگانه تمنا نکنیم.
حمیدرضا قاسمی نژاد
تهران تا زمان مغولان از قریههای نه چندان معتبر ری وبه فاصله یک آن فرسنگی محسوب میشد، ری یکی از بزرگترین شهرهای دوره ماد بود .بعد از ویرانی ری توسط مغولان، این قریه «تهران» با مهاجرت ساکنان آواره ری کمکم رو به رشد نهاد و جمعیت و وسعتش افزونتر شد. تا آنجا که در دوره تیموری به شکل یک شهرک در میان باغها درمیآید. بنا به تعریف کتاب عجایبالبلدان، ساکنان اولیه این ده در خانههای زیرزمینی و سرداب مانند زندگی میکردند تا از شدت گرما در امان باشند و هنگام حمله دشمن به خانههای تحتانی پناه میبردند.
نام تهران برای نخستین بار دیگر از نوشتههای تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر گردیده است. و قدیمیترین کتیبهای که نام تهران در آن حک شده است منبتکاریست مربوط به سال 849 و سر در امامزاده سید اسماعیل نصیب بوده است.
تهران در زمان شاه طهماسب اول صفوی از حالت روستایی در آمد و حیاتی شهری مییابد. وی هر از گاهی به لحاظ ارادتی که به امامزاده حمزه داشت برای زیارت ایشان عازم ری میشد و در یکی از همین سفرها اقامتی در تهران داشت و از انار تهران بسیار خوشش آمد در اصل انا سر آمد میوههای تهران بود.
در سال 961 هجری قمری شاه طهماسب دستور داد پیرامون تهران که شش هزار گام بود باروئی با یکصد و چهارده برج به عدد سورههای قرآن بنا کردند و در هر کدام سورهای را برای تبرک قرار دادند که به دیوار طهماسبی معروف شد، و خندقی عمیق و عریض در اطراف آن حفر کردند و چهار دروازه برای آن به وجود آورند : دروازه شمیران در شمال شرقی (ابتدای خیابان امیرکبیر) دروازه دولاب در جنوب شرقی (خیابان ری کنونی) ، دروازه شاه عبدالعظیم در جنوب (خیابان مولوی کنونی) ، دروازه قزوین در جنوب غربی (میدان وحدت اسلامی – شاپور کنونی) و بر این اساس تهران دارای چهار محله و بافت تاریخی گردید : بازار ، عودلاجان ، سنگلج ، چاله میدان که هم اکنون جزو منطقه 12 تهران محسوب میشود.
معنای کلمه تهران
در مورد اطلاق نام تهران از سوی صاحبنظران و پژوهشگران تاریخ تهران ، گمانهزنیهای متفاوتی صورت گرفته اما تاکنون دلیل قابل قبول همگان ارائه نشده است وجه مشترک بیشتر این اظهارنظرها بر تقسیم واژه تهران به دو بخش (ته) و (ران) قرار دارد اما اختلاف عمده به تعریف بخش اول این واژه برمیگردد. واژه «ران» عمدتاً به عنوان پسوند مکان به معنی جا در نظر گرفته شده و بر حسب آنکه «ته» به معنی گودی و نقطه پست گرفته شده و تهران در مقابل کلمه شمیران به معنای مکان بلند، مکان پست یا گود تعبیر شده است. همچنین با لحاظ کردن معنای گرم برای واژه «ته» در مقابل شمیران به معنای مکان سرد، تهران به معنای مکان گرم در نظر گرفته شده است. یکی دیگر از موارد مطرح شده در این زمینه نوشته یاقوت حموص در معجمالبلدان است که تهران را روستایی بزرگ و پرجمعیت توصیف کردهاند که اکثر خانههای آن در زیرزمین قرار دارد، در این تعبیر «ته» به معنای «زیر» و «ران» به معنای زمین تعریف شده و تهران به مکانی که در زیرزمین ساخته شده معنا شده است.
املای کلمه تهران
در خصوص املای کلمه تهران نیز میان مورخان و محققان اختلاف نظر وجود دارد و حتی در سالهای گذشته در این موضوع مباحثی بین محققان و دانشمندان به میان آورده است.
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، این بلخی در فارسنامه، خواجه رشیدالدین فضلالله در جامعالتواریخ، حمدالله مستوفی در نزههالقلوب تهران را با «طا» و به صورت طهران ثبت کردهاند.
محمدحسنخان صنیعالدوله در کتاب مرآتالبلدان عین پاسخ وزیر علوم دوران ناصری را ثبت کرده است: در باب طهران به تاء منقوط نوشتهاند و صحیح است. در آثار البلاد بعد از بیهق که در ردیف «باء» است تبریز را نوشته و بعد از تبریز، طهران را به تاء منقوط نگاشته، در کتاب معجمالبلدان نیز به «تا» متوجه شده است..... و چون کتابی از معجمالبلدان و آثار البلاد معتبرتر نمیباشد دیگر لازم نیست به خود زحمت دهید و به سایر کتب رجوع کنید به خصوص که کتاب شما فارسی است و تاء منقوط هم از زبان فارسی استعمال شده است و همانطور که در معنای کلمه تهران آوردیم، تهران از دو کلمه «ته» و «ران» تشکیل شده و لذا در کتابهای قدیم تهران نیز ، «با فتح .. تاء » یعنی تهران ضبط کردهاند.
استاد سعید نفیسی املای درست تهران را با «تاء» منقوله دانسته اما مرحوم عبدالعزیز جواهر کلام تلفظ درست طهران را با «طاء» مؤلف دانسته است. ولی به هر روی ؛ امروزه املای تهران با تاء منقوط متداول است و به نظر میرسد دیگر کسی تهران را طهران ننویسد.
تهران پایتخت میشود
تهران تا دوران زندیه هر چند پایتخت نبود اما از اهمیت خاصی برخوردار بود، تا اینکه سرانجام کریمخان زند به مدت چهار سال تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوطه ارگ بناهای جدید احداث کرد، بطوریکه در پایان حکومت زندیان تهران سیمای شهری یافته بود.
با مرگ کریمخان زند در سال 1156 شمسی یعنی 234 سال پیش آقامحمدخان قاجاریه تهران گریخت و پس از کشمکشهای طولانی یا بازماندگان و جانشینان کریمخان ، قدرت خود را مستقر نمود. آقامحمدخان مطابق با نوروز سال 1165 شمسی یعنی 225 سال پیش تهران را به عنوان دارالخلافه و پایتخت برگزید و در سال 1174 یعنی 216 سال پیش در همین شهر تاجگذاری کرد. با استقرار دولت قاجار در تهران این شهر روندی جدید در گسترش کمی و کیفی آغاز نمود و در طی آن مدت وسعت تهران به حدود 4/4 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 15000 نفر رسیده بود. در دوره سلطنت آقامحمدخان تغییرات زیادی در ساختمانهای شهر و ارگ سلطنتی افزوده شد اما در دوره فتحعلیشاه که پس از وی به سلطنت رسید بناهای زیادی ساخته شد که از جمله آنها میتوان به توسعه تخت مرمر، احداث مسجدشاه ، مدرسه مروی، گسترش بازار، کاروانسرای بین چهار سوق تا سید اسماعیل، بقعه پیرعطا و .... همچنین طول باروی شهر به 5/7 کیلومتر افزایش یافت و با احداث دروازه محمدیه تعداد دروازههای شهر به شش باب رسید.
در دوره محمدشاه قاجار که از سال 1213 یعنی 177 سال پیش تا 1227 (191 سال پیش) سلطنت کرد توسعه و رونق تهران ادامه یافت و دو محله یکی به نام عباسآباد و دیگر به نام محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج به نام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب جاری میان بلوار کشاورز فعلی یادگار همان زمانست.
با آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه در سال 1228 هجری شمسی یعنی 172 سال پیش گسترش شهر آهنگ سریعتری به خود گرفت به طوریکه برخی بناها در خارج از حصار شهر ساخته شد. وی به علت افزایش جمعیت و تغییراتی که مدنظر بود ، دیوارهای طهماسبی را خراب کرد و دیوارهای جدید در فاصله طولانیتر احداث کرد. و محله جدید دولت به محلههای پیشین افزوده شد که جنوب آن خیابان امام خمینی و شمال آن خیابان انقلاب فعلی چهار ساله را دربرمیگرفت.
در دوره ناصرالدین شاه ، پارهای نهادهای فرهنگی و تفریحی پدید آمد ، باغ وحش، تماشاخانه، تأتر و سینما، پارک و سالن موسیقی از آن جملهاند. همچنین روزنامههای وقایقالتفاقیه، دولت، مریخ، دارالفنون، نجات و .... در این دوره منتشر شد. وی بر اساس علاقهای که به کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه داشت میخواست پایتخت خود تهران را بر اساس بافت شهری پاریس طراحی و بنا ند. در مصر ناصری ساختمانهای و عمارتهای نظامیه، بهارستان، مسعودیه، منیریه، عشرتآباد، صاحبقرانیه و ... بر اساس معماری مدرن جهانی ساخته شد.
در دوره چهارساله صدارت میرزاتقیخان امیر نظام ملقب به امیرکبیر اصلاحات زیادی از امور مملکتداری به وجود آمد و اقدامات عمرانی و زیربنایی متعددی نیز در تهران صورت گرفت که از جمله مهمترین و مؤثرترین آنها تأسیس مدرسه دارالفنون بود. اما وی در اثر سائس و توطئههای درباریان و اشراف کشور که با اصلاحات ساختاری وی منافع و نفوذ خود را از دست میدادند در سال 1231 هجری قمری توسط ناصرالدین شاه برکنار و در فین کاشان مقتول شد. جمعیت تهران در آن دوره بالغ بر 150 هزار نفر تخمین زده میشد.
تهران دارای نقشه میشود
در همان زمان نیاز به تعیین محدوده جدید شهر تهران احساس میشد و این کار مستلزم تهیه نقشهای از تهران بود، لذا نخستین نقشه جامع تهران در سال 1237 هجری شمسی (163 سال پیش) به سرپرستی اعتضادالسلطنه و با همکاری موسیو کرشیش، سرتیپ و معلم توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون تهیه شد و این اولین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس 1:1000 بوده است. از آنجایی که امکانات و وسائل فنی در اختیار هیأت تهیه نقشه نبود لذا فواصل با قدم و زوایا با تقریب اندازهگیری میشد. با این حال نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای داخلی آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی به شمار میرفت و چهره تهران را کاملاً در مقابل دیدگان مجسم میساخت. در سال 1247 هجری شمسی با همکاری بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسین و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرحریزی شد که بر اساس آن حصار جدیدی که از جنوب، شرق و غرب حدود 1040 متر و از شمال حدود 1872 متر گسترش مییافت ساخته شد. در این طرح تهران دارای دوازده دروازه شد: دروازههای شمیران ، یوسفآباد و دولت در شمال شهر- دروازههای دوشان تپه ، دولاب و خراسان در شرق شهر- دروازههای گمرک و قزوین و باغشاه در غرب و دروازههای غار ، خانیآباد و عبدالعظیم در جنوب شهر.
در واقع حدود جغرافیایی تهران گسترش یافت: از شمال طول خیابان انقلاب فعلی از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهارراه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان کارگر امتداد داشت، از غرب حدود چهارراه جمهوری کنونی تا حوالی گمرک ، از شرق خیابان شهباز (17 شهریور) تا بعد از میدان شهدا کنونی و جنوب خیابان شوش از حدود میدان راهآهن کنونی تا حوالی گمرک و محلاتی که در داخل این محدودهها قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند: محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابان و محلههای لالهزار ، خیابان شاهآباد (جمهوری اسلامی) چهارراه سیدعلی ، خیابان استانبول (جمهوری اسلامی) ، خیابان علاءالدوله (فردوسی) ، خیابان لختیها(سعدی) ، خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) ، عینالدوله ، دوشان تپه ، نظامیه (بهارستان) ، دروازه شمیران ، محله عودلاجان ، کاخ گلستان تا ناصریه (ناصرخسرو) و حدود مسجد شاه و پامنار و جنوب چراغ گاز (امیرکبیر) و میدان توپخانه که محله کلیمیان و زرتشتیان مقیم تهران بوده است. چاله میدان و بازار و محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروز پارک شهر تشکیل میدهد.
شهر تهران در تمام دوران قاجار، بیشترین تغییر را در دوره زمامداری پنجاه ساله ناصرالدین شاه به خود دید و در زمان پادشاهان بعدی قاجار تغییر چندانی نیافت تا اینکه در زمان پهلوی اول تصمیم گرفته شد تهران را نظیر شهرهای مدرن اروپائی توسعه دهند دیوارها و دروازهها از بین رفت و به جای آن خیابانها و میدانهای جدید احداث شد و تغییرات زیادی در شهر بوجود آمد.